زبان بين المللي و سرنوشت اسپرانتو
دكتر «لودويگ لازاروس زامنهوف» مبتكر زبان جهاني «اسپرانتو» است كه واژه هاي آن از بسياري زبان هاي رايج گرفته شده است . وي ۱۴ آوريل سال ۱۹۱۷ در گذشت. زامنهوف عقيده داشت كه وجود زبان هاي متعدد در جهان باعث جدايي مردم از هم، بروز اختلاف ها و جنگ ها مي شود. او تأكيد بر اين داشت كه اگر يك زبان (ولو به صورت زبان دوم و يا زبان رسانه ها به ويژه كتاب) ميان مردم در سراسر جهان مشترك باشد، به دليل بسط تفاهم و تبادل انديشه، دانش، هنر و اطلاعات، بسياري از مسائل به وجود نمي آيد و انسان ها موفق خواهند شد از ميراث مشترك كه همانا تجربه گذشتگان (تاريخ) است و نيز احساس و عواطف يكديگر آگاه شوند و درد و شادي هم را درك كنند و عقايد به جاي منطقه اي محدود در همه جهان انتشار يابد و مشكلات حل شود. به باور زامنهوف، وجود يك زبان واحد جهاني در كنار زبان مادري، مردم را در گوشه و كنار جهان به هم مربوط مي كند، رسوم يكنواخت و فرهنگ غني مي شود و مسائل ناشي از تفاوت و اختلاف فرهنگ ها از ميان مي رود. وي گفته است كه زبان اسپرانتو را به اين دليل به وجود آورد كه ساده تر از همه زبان ها است و فراگيري آن زحمت زياد ندارد.به گونه ای که با صرف زمانی حدود یکصد 100 ساعت می توان به خوبی این زبان را فرا گرفت. زامنهوف كه يك پزشك بود ۱۵ دسامبر سال ۱۸۵۹ در شهر بياليستوك لهستان كه در آن زمان در قلمرو روسيه بود به دنيا آمده بود. چهار گروه مختلف الزبان و با فرهنگ هاي متفاوت در اين شهر زندگي مي كردند كه به همين سبب با هم تفاهم نداشتند و در نزاع و كشمكش دائمي بودند. اين چهار گروه عبارت بودند از: روس ها، لهستاني ها، آلماني ها (ژرمن ها) و يهوديان. زامنهوف از نوجواني از اين وضعيت در رنج بود. بعداً از اين اختلاف پي به اختلافات ملل و كشورها برد و راه حل را وجود يك زبان دوم بين المللي يافت و به ساختن اين زبان همت گماشت. وي كه در دانشگاه هاي مسكو، ورشو و برلن تحصيل كرده بود زبان انگليسي، لاتين و يوناني را هم فراگرفت و به ساختن زبان بين المللي اسپرانتو سرگرم شد. او ساده ترين گرامر (دستور زبان) را براي اسپرانتو تدوين كرد و واژه هايي انتخاب كرد كه با پسوند و پيشوندها و افزودن ريشه كلمات بشود با هر واژه ده ها كلمه ساخت و ياد گرفتن اين زبان و به كار بردن آن را آسان كرد. زامنهوف در كتابي كه در سال ۱۸۸۷ تحت عنوان «لينگوو انترناسيا» منتشر ساخت، نوشته است كه اطمينان مي دهد اگر اسپرانتو جهاني شود عدم تفاهم، نفرت و تبعيض از جهان رخت برخواهد بست و همزيستي مسالمت آميز و صلح پايدار برقرار خواهد شد و بشر با استفاده از بهترين استعدادها به پيروزي هاي بزرگ و سعادت و رفاه دست خواهد يافت. زامنهوف نوشته است كه زبان دوم مشترك باعث گسترش ارتباط طبيعي انسانها و دوستي و وفاق خواهد شد..
زبانهای غیر علمی موجود، علی رغم همه ی زیبایی ها، و زسایی ها ی گاهگاهی انکار ناپذیرشان ، از
جهار نقص بنیادی رنج می برند:
تورم ، یا فراوانی بیش از اندازه قواعد .
دشواری و پیچیدگی بسیاری از قواعد .
تورم و یا فراوانی بی قاعدگی ها .
تورم یا فراوانی بیش از لزوم واژه ها .
یک نارسایی زیانمند دیگر که گرفتار بیشتر زبانها میباشد عارضه ی " ناهماهنگی تلفظ و خط " یا مشکل املاء وقرایت است .
در نهایت زبان اسپرانتو نه تنها دارای چنین مشکلاتی نیست بلکه به واسطه سادگی ، برای یادگیری و تسلط بر آن تنها زمانی نزدیک به یکصد ساعت کافیست.
برای آگاهی بیشتر در این مورد میتوانید به این نشانی ها سر بزنید :
کانون اسپرانتو ایران شبکه آموزش اسپرانتو
دكتر «لودويگ لازاروس زامنهوف» مبتكر زبان جهاني «اسپرانتو» است كه واژه هاي آن از بسياري زبان هاي رايج گرفته شده است . وي ۱۴ آوريل سال ۱۹۱۷ در گذشت. زامنهوف عقيده داشت كه وجود زبان هاي متعدد در جهان باعث جدايي مردم از هم، بروز اختلاف ها و جنگ ها مي شود. او تأكيد بر اين داشت كه اگر يك زبان (ولو به صورت زبان دوم و يا زبان رسانه ها به ويژه كتاب) ميان مردم در سراسر جهان مشترك باشد، به دليل بسط تفاهم و تبادل انديشه، دانش، هنر و اطلاعات، بسياري از مسائل به وجود نمي آيد و انسان ها موفق خواهند شد از ميراث مشترك كه همانا تجربه گذشتگان (تاريخ) است و نيز احساس و عواطف يكديگر آگاه شوند و درد و شادي هم را درك كنند و عقايد به جاي منطقه اي محدود در همه جهان انتشار يابد و مشكلات حل شود. به باور زامنهوف، وجود يك زبان واحد جهاني در كنار زبان مادري، مردم را در گوشه و كنار جهان به هم مربوط مي كند، رسوم يكنواخت و فرهنگ غني مي شود و مسائل ناشي از تفاوت و اختلاف فرهنگ ها از ميان مي رود. وي گفته است كه زبان اسپرانتو را به اين دليل به وجود آورد كه ساده تر از همه زبان ها است و فراگيري آن زحمت زياد ندارد.به گونه ای که با صرف زمانی حدود یکصد 100 ساعت می توان به خوبی این زبان را فرا گرفت. زامنهوف كه يك پزشك بود ۱۵ دسامبر سال ۱۸۵۹ در شهر بياليستوك لهستان كه در آن زمان در قلمرو روسيه بود به دنيا آمده بود. چهار گروه مختلف الزبان و با فرهنگ هاي متفاوت در اين شهر زندگي مي كردند كه به همين سبب با هم تفاهم نداشتند و در نزاع و كشمكش دائمي بودند. اين چهار گروه عبارت بودند از: روس ها، لهستاني ها، آلماني ها (ژرمن ها) و يهوديان. زامنهوف از نوجواني از اين وضعيت در رنج بود. بعداً از اين اختلاف پي به اختلافات ملل و كشورها برد و راه حل را وجود يك زبان دوم بين المللي يافت و به ساختن اين زبان همت گماشت. وي كه در دانشگاه هاي مسكو، ورشو و برلن تحصيل كرده بود زبان انگليسي، لاتين و يوناني را هم فراگرفت و به ساختن زبان بين المللي اسپرانتو سرگرم شد. او ساده ترين گرامر (دستور زبان) را براي اسپرانتو تدوين كرد و واژه هايي انتخاب كرد كه با پسوند و پيشوندها و افزودن ريشه كلمات بشود با هر واژه ده ها كلمه ساخت و ياد گرفتن اين زبان و به كار بردن آن را آسان كرد. زامنهوف در كتابي كه در سال ۱۸۸۷ تحت عنوان «لينگوو انترناسيا» منتشر ساخت، نوشته است كه اطمينان مي دهد اگر اسپرانتو جهاني شود عدم تفاهم، نفرت و تبعيض از جهان رخت برخواهد بست و همزيستي مسالمت آميز و صلح پايدار برقرار خواهد شد و بشر با استفاده از بهترين استعدادها به پيروزي هاي بزرگ و سعادت و رفاه دست خواهد يافت. زامنهوف نوشته است كه زبان دوم مشترك باعث گسترش ارتباط طبيعي انسانها و دوستي و وفاق خواهد شد..
زبانهای غیر علمی موجود، علی رغم همه ی زیبایی ها، و زسایی ها ی گاهگاهی انکار ناپذیرشان ، از
جهار نقص بنیادی رنج می برند:
تورم ، یا فراوانی بیش از اندازه قواعد .
دشواری و پیچیدگی بسیاری از قواعد .
تورم و یا فراوانی بی قاعدگی ها .
تورم یا فراوانی بیش از لزوم واژه ها .
یک نارسایی زیانمند دیگر که گرفتار بیشتر زبانها میباشد عارضه ی " ناهماهنگی تلفظ و خط " یا مشکل املاء وقرایت است .
در نهایت زبان اسپرانتو نه تنها دارای چنین مشکلاتی نیست بلکه به واسطه سادگی ، برای یادگیری و تسلط بر آن تنها زمانی نزدیک به یکصد ساعت کافیست.
برای آگاهی بیشتر در این مورد میتوانید به این نشانی ها سر بزنید :
کانون اسپرانتو ایران شبکه آموزش اسپرانتو
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر